ما تاریکی و روشنایی را در کنار هم داریم! سلام دوستان! عیدتون مبارک! وقتی پلی بهم گفت که سه هفته یا چیزی در این حدود دیگر می ریم اصفهان... یاد اردوی کاشان افتادم! به طرف کمدم رفتم توپ زردی که همه ی بچه ها روش یادگاری نوشته بودن رو در اوردم و شروع کردم به خوندن! چقدر انسانها زود عوض می شن! پلی با ماژیک مشکی برگ و خوانا روی توپ نوشته: اردوی کـــــــــــــــــــــاشـــــــــــــــــــــان! 30/1/88 ساعت: 10:30 سوئیت شماره ی 116 و بعد همگی با مازیک آبی نوشتن! - امیدوارم پاک نشه! موج اف ام - هری پاتر برای همیشه... فی امان ا... polly - هری: شگفتا! ضحی -عالیه برای همیشه! -خورشید دلتلن همیشه پر نور! نگین -از طرف دایی! -این توپ به قیمت 500 تومان خریداری شده توسط من قیچی! تا الان خیلی خوش گذشتهبه افتخار عمو ثابت!!!! -یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند طلب love ز هر بی سر و پایی نکنیم! یه آدم نا امید - سلام علیکم! همیشه به یاد دسیسه هایی که برای شما اتفاق می افتد باشید! (ضیا! ) بی تو امّا به چه حالی باز از آن کوچه گذشتم ( بازم ضیا نوشته! ) - به!به!به خوش میگذرد! چشم هارا باید شست در کاشان باید خندید ( یه شکلک که لبخند می زنه و زبون درازی میکنه! ) نیکی حالا واقعا درک می کنم که همگی ما تک به تک دیر یا زود عوض شدیم! انتخاب ها وسلیقه ها و احساسات و شخصیت ها... و حتی دوستانمان! البته همه ی ما در در اره خوبی قدم گذاشتیم و بهم نزدیک تر و وابسته تر شدیم! امیدوارم اصفهان هم به ما خوش بگذره!
انتخاب هایی که ما می کنیم... شخصیت واقعی مارو مشخص می کنه!
کد قالب جدید قالب های پیچک |